فرهنگ سنتی ایران میگوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و حتی در محافل و مناطق روستایی هم، شعرهایی در این خصوص سروده اند، بنابراین این گونه به نظر میرسد که اگر این ازدواجها محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه میشود.جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمیشمارند. آنان معتقدند رشد علمیو فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیتهای اجتماعی در رشد آنان و تمایل مردهای جوان برای ازدواج با آنان نقش داشته است، اما از سوی دیگر، افزایش سن ازدواج و بعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی است.
ازدواج زن با مردی که از خودش کوچکتر است، از دید جامعه شناسان غیر از بُعد اقتصادی، به مسائل عاطفی و احساسی مربوط است. برخی جوانان با توجه به بالا بودن هوشی که زن در برخی موارد دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند و ترجیح بدهند با زنی ازدواج کنند که حتی تا ۱۰ سال از خودشان بزرگتر است. بخصوص که در یک سن خاص زن خیلی بهتر میتواند مرد را رام کند. اگر آن زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هم برخوردار باشد که این کار آسان تر انجام میگیرد، زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای فرار از به دست آوردن این امکانات، ترجیح میدهند چنین ازدواجهایی داشته باشند.
در ازدواجی که مرد بر پایه عشق و یا ثروت خود را راضی کرده است که با زنی بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پیش میآید: یا زن حاکم خانواده میشود و یا این مرد است که از قدرت برخوردار است. زیرا مردی که با توجه به شرایط اقتصادی زن ازدواج کرده است، برنامه ریزی میکند که چگونه از آن استفاده کند. در چنین شرایطی معمولاً جوان بودن خود را بهانه ای برای اخاذی قرار میدهد و زن نیز کوتاه میآید.
دردسرهای ازدواج با فاصله سنی معکوس
از نظر روان شناسی زنها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر
میشوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است،بنابراین
مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینهها فکر میکنند. حال اگر زنی چند
سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر
کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمیشود، این
تصور تداعی میشود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در
نهایت تنش فضای خانواده را پر میکند. از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر
از خودش ازدواج میکند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با فرسوده شدن جسم
زن، احساس ضرر کند.
به همه این موارد سالهای محدود فرزند آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور داشت. در مواردی که زن اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش به دلایل مختلف به تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست بدهد. در شرایطی که شوهرش همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را از دست بدهد و این موضوع خود عامل تنشهای همیشگی این دسته از همسران خواهد شد.
نکته دیگری که در ازدواجهای با بیشتر بودن سن دختر از پسر مطرح است، عدم تقاضا در روابط عاطفی و هیجانی بویژه روابط جنسی در بین زوجین خواهد بود چرا که اصولا مردان در میانسالی از انرژی بالایی به ویژه در مسائل جنسی برخوردارند و زنان در سنین بالاتر پاسخگوی تمام نیاز مردان نخواهند بود و این تعارضات زناشویی و سرخوردگی در روابط اتفاق میافتد که نتایج آن میتواند باعث شکست در ازدواج، طلاق، ازدواج مجدد یا بدتر از آن باعث روابط خارج از محیط زناشویی شود.
از دیگر مشکلات این گونه ازدواجها عدم پذیرش اقتدار و مدیریت مرد است. در این ازدواجها به نوعی جابجایی نقشها اتفاق میافتد. معمولا زنان در این ازدواجها خواسته و یا ناخواسته به دلایل سن بالاتر و داشتن تحصیلات بالاتر نقش مادرانه، توصیه گرانه و نصیحت گرانه پیدا میکنند و این از نظر روانشناختی مخل یک زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود.
بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج این است که سن پسر کمیاز سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند به عنوان مثال اختلاف سنی یک تا پنج سال باشد و این موضوع دلایل مهمیدارد. این در حالی است که ظاهراً در سالهای اخیر الگوی اختلاف سنی میان زوج و زوجه تغییر کرده است و به تدریج شاهد ازدواجهایی هستیم که زن بزرگ تر از مرد است و این اختلاف سنی به یک تا ۳ سال و در مواردی به بیش از این و حتی تا ۱۰ سال هم میرسد.
البته یک نکته مهم این است که اگر ازدواج سنجیده و آگاهانه باشد و مولفههای دیگری مانند تحصیلات بالا، شغل خوب، خانواده اصیل و معتبر، زیبایی و… وجود داشته باشد که بتواند بالاتر بودن سن دختر را بپوشاند، تا دو سال بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر مشکل چندانی پیش نمیآورد. شرایط فیزیکی و فیزیولوژی مرد و زن باید در نظر گرفته شود که در افراد مختلف، متفاوت است. همچنین شرایط خانوادهها، میزان نفوذ و احاطه خانواده بر فرزند نیز میتواند در این موضوع تاثیر داشته باشد.
در پایان به یاد داشته باشید ازدواج زن با فرد سن پایین تر به معنای بدبخت شدن نیست چرا که در مواردی خانوادههای خوشبخت نیز در میانشان دیده میشود و در مجموع تاکید میشود سن آقا از خانم بیشتر باشد اما اگر نهایتا سایر شاخصهها خوب باشد همسان بودن سن در مواردی اشکال ندارد و در موارد کمتر معمولی که سن خانم بالاتر باشد توصیه میشود حتماً از این نوع ازدواج پرهیز شود.